هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
نقض حقوق بشر در بلوچستان: یک واقعیت تلخ
نقض حقوق بشر در بلوچستان: یک واقعیت تلخ
بلوچستان از سال 1839 تا 1947 مستعمره بریتانیا بود و در 11 اوت بلوچستان یک کشور مستقل شد. تنها یک پنجره 9 ماهه در تاریخ وجود داشت که بلوچستان طی سال 1947 مستقل شد. قانون استقلال هند در سال 1947، که منجر به استقلال هند بریتانیا از سلطه بریتانیا و تولد هند و پاکستان شد، توسط بریتانیا به تصویب رسید. مجلس در آن سال با این وجود، این قانون شرایطی را ایجاد کرد که به جای خودگردانی مورد نظر، به نگرانی از کنترل پاکستان بر بلوچستان منجر شد.
نوشته باسط ظاهر بلوچ
اندکی پس از تجزیه هند، ارتشی که عمدتاً از پنجابی ها تشکیل شده بود و تحت فرماندهی یک ژنرال پاکستانی بود، به خان میر احمد یارخان احمدزی بلوچستان حمله کرد که بیشتر به عنوان احمد یارخان یا خان شناخته می شود. کلات ارتش او را مجبور کرد، یارخان، قرارداد پیوستن بلوچستان به پاکستان را امضا کند. علاوه بر این، از آنجایی که هر دو مجلس علیا و سفلی بلوچستان (به ترتیب مجلس اعیان و مجلس عوام) از الحاق حمایت کردند و هیچ مدرکی دال بر امضای این سند وجود ندارد، حدود 40 میلیون بلوچ عضویت را از طریق تجاوز ضمیمه میدانند. به زور ارتش پاکستان است.
بلوچستان چندین دهه نقض سیستماتیک حقوق بشر را تحمل کرده است. با وجود منابع طبیعی فراوان، این منطقه همچنان فقیر است و مردم آن همچنان در رنج هستند. هسته اصلی مسئله بلوچستان سرکوب مخالفان سیاسی، محرومیت قومی، و چرخه مداوم خشونت است که باعث ترس و بی ثباتی می شود. نقض شدید حقوق بشر در بلوچستان شامل ناپدید شدن اجباری، اعدام های غیرقانونی، محدود کردن آزادی بیان، و ظلم اقتصادی از طریق محرومیت از معاش ضروری است.
ناپدید شدن های اجباری
طیف گسترده ای از نقض گسترده حقوق بشر در منطقه با مشکل آدم ربایی مرتبط است. دانشجویان، فعالان، روزنامهنگاران و یا صرفاً مردم از خانههای خود بیرون میروند و توسط نیروهای مسلح یا گروههای ائتلافی آنها بدون هیچ توضیحی و حتی تشریفات قانونی، مجبور به آدم ربایی میشوند. اعضای خانواده برای مدت زمان نامشخصی در حاشیه می مانند زیرا هرگز اطلاعاتی در مورد نزدیکان و عزیزانشان یا جایی که آنها را برده اند در اختیار آنها قرار نمی دهند. در این دورهها با کمک پوسترها و ویدئوها زنده میشود، اما هر بار که انتظار میکشد شکست نمیخورد و امید هرگز خشک نمیشود. مکرراً در گزارشهای ارائه شده به مقامات، که توسط هماهنگی بینالمللی دیدهبان حقوق بشر و عفو بینالملل اداره میشود، با تقاضای پاسخگویی، که به شدت به کمکها پاسخ میدهد، کاملاً مخالفت میشود. از سوی دیگر، دولت میگوید که هرگز به مردم ارائهشده در گزارشها کمک نکرده است تا هرگز به حذف اجباریهایی که ظاهراً به عنوان تاکتیکهای ضد شورش نامیده میشوند، اشاره نکنند.
قتل های فراقانونی
پدیده قتل های فراقانونی اکنون در ناپدید شدن اجباری رایج است. بقایای ناپدید شدگان اغلب در مکانهای مبهم کشف میشوند که برخی از آنها شکنجه و اعدام شدهاند. سیاست “بزن و پرتاب” از جمله وحشیگری هایی است که به طور برجسته با بلوچستان مرتبط شده است. این عوامل شامل کسانی هستند که در گذشته با دولت مخالفت کرده یا از اهداف بلوچ حمایت کرده اند. به نظر می رسد این گونه کشتارهای دسته جمعی بی بند و بار و خودگردان هستند و هیچ رویکردی در جهت تحقیق و عدالت معنادار برای قربانیان و خانواده های آنها وجود ندارد.
آزادی بیان و بیان
در بلوچستان آزادی بیان در خطر است. خبرنگارانی که سعی می کنند امور منطقه را پوشش دهند، مرعوب، تعقیب و قتل می شوند. مطبوعات یا از گزارش در مورد امور استان منع شدند، یا به طور کامل سانسور شدند. فعالان محلی و مدافعان حقوق بشر که از رسانه های اجتماعی برای مبارزات انتخاباتی استفاده می کنند، اغلب ربوده می شوند، زندانی می شوند یا به طرز وحشیانه ای مورد آزار و اذیت قرار می گیرند. این ترس مردم را وادار کرده است که یا خود صحنه را تصرف کنند یا به طور کامل از منطقه خارج شوند.
خفقان اقتصادی و زندگی ماهیگیران:
فشار اقتصادی شکل دیگری از استبداد در بلوچستان است. ماهیگیران در بلوچستان اغلب جمع آوری می شوند، در دریا دستگیر می شوند و از توانایی امرار معاش محروم می شوند. این عمل نه تنها باعث تضعیف توان اقتصادی آنها می شود، بلکه فقر ساحلی را افزایش می دهد. علاوه بر این، تحریمهای تجاری خودسرانه و تحریمها علیه تجار محلی، اقتصاد آن را فلج میکند. این نوع اقدامات به طور نامتناسبی بر جامعه محلی که قبلاً محروم شده اند تأثیر می گذارد و بیگانگی آنها از دولت را برجسته می کند.
سرمایه داری به زیان مردم محلی بلوچستان دارای ذخایر عظیم گاز، زغال سنگ و مواد معدنی است، اما شهروندان آن فقیرترین مردم کشور هستند. هم شرکت های دولتی و هم شرکت های خصوصی از این منابع بدون توزیع صرف به مردم محلی سوء استفاده می کنند. این محرومیت اقتصادی چیزی کمتر از بردگی استعماری در بلوچستان نیست.
نتیجه گیری
“آزادی”که بلوچستان به عنوان پاسخی برای مشکلات خود به دنبال دستیابی به آن است، با جاه طلبی برای تعیین سرنوشت، عدالت اقتصادی و میراث فرهنگی آمیخته شده است. اما با موانع عمیق سیاسی، نظامی و ژئوپلیتیکی نیز مواجه است. اگرچه اکثر بلوچ ها آزادی را پاسخی ضروری به آزار و اذیت خود می دانند، اما سفر به سوی آن دشوار و پر از چالش های داخلی و بین المللی است. وضعیت بلوچستان نیازمند یک استراتژی فردی و پیچیده است که خواستههای بلوچها و همچنین منافع ملت و منطقه را در نظر بگیرد.
باسط ظاهر بلوچ، کارگر سیاسی، فعال حقوق بشر و نویسنده.
رسانه های اجتماعی:
توییتر: @BZBaloch
فیس بوک: basit.zaheer.94
اینستاگرام: basit_zaheer_baloch
Please login to join discussion
easyComment URL is not set. Please set it in Theme Options > Post Page > Post: Comments