بلوچستان را کاوش کنیدبلوچستان غربیحقوق بشرسیاست و ابتکاراتملت بلوچ

جهنم روی زمین: داخل زندان مرکزی زاهدان بلوچستان ایران

جهنم روی زمین: داخل زندان مرکزی زاهدان بلوچستان ایران
صدای فریاد در راهروهای سیمانی طنین انداز می شود. در داخل یکی از بدنام ترین زندان های ایران، بیش از 2000 زندانی در سلول هایی انباشته شده اند که قرار است فقط چند صد نفر را در آن نگهداری کنند.

اینجا زندان مرکزی زاهدان، بلوچستان است که امید می رود تا بمیرد.

چند روز پس از سقوط رژیم بشار اسد در سوریه، در حالی که جهان از تصاویر زندان سیدناایا در سوریه خشمگین می شود، بازماندگان ایرانی وحشت بسیار آشنا را تشخیص می دهند.

عکس‌هایی که از سوریه بیرون می‌آیند یادآور خشونت بی‌رحمانه‌ای است که در زندان زاهدان ایران ادامه دارد، جایی که شکنجه با استفاده از روش‌های مشابه همچنان ادامه دارد.

پشت دیوارهای قلعه‌مانند آن در خیابان دانشجو، زندانیان را در سلول‌هایی انباشته می‌کنند – گاهی سه، گاهی پنج جسد در هر سلول – جایی که فقط یکی باید باشد.

در زمان سرپرستی مرتضی پیری، پس از دوران حکومتی به همان اندازه وحشیانه محمدحسین خسروی، گزارش های شکنجه مانند خون از زیر درهای بسته بیرون می ریزد.

زندان مرکزی زاهدان که به دلیل اعدام‌های بالای خود شناخته می‌شود، در سال ۲۰۲۱ به دلیل نقض شدید حقوق بشر، از جمله اعدام، شکنجه و شرایط غیرانسانی برای زندانیان سیاسی و عادی، توسط ایالات متحده تحریم شد.

فقدان مراقبت های پزشکی در زندان باعث مرگ و میر بی شماری می شود. یکی از این موارد جمشید گرگیج، معترض بازداشت شده در تظاهرات زن، زندگی، آزادی در زاهدان بود. او زمستان گذشته بر اثر ایست قلبی درگذشت که نتیجه مستقیم بی توجهی پزشکی بود.

فراتر از هشت بند جرایم عمومی، بند 9 توسط سازمان اطلاعات زاهدان اداره می شود و مختص زندانیان سیاسی و عقیدتی است.

بسیاری از بازداشت شدگان اعتراضات سال 2022 پس از تحمل شکنجه و بازجویی در بازداشتگاه های امنیتی شهر در این بند نگهداری شدند.

اطلاعات به‌دست‌آمده توسط ایران وایر نشان می‌دهد که مقامات زندان و بازداشت‌های امنیتی بر محرومیت از خواب، گرسنگی، دسترسی محدود به تلفن و دمای سرد به عنوان روش‌های شکنجه تکیه می‌کنند که عمدتاً زندانیان سیاسی را هدف قرار می‌دهند.

یک شهروند بلوچ که خواست نامش فاش نشود در گفتگو با ایران وایر به تشریح رفتار ظالمانه زندانیان اعتصاب غذا پرداخت.

این شهروند محبوس در زندان می گوید: آنها را با لوله های پلی کربنات و باتوم های بی حس کننده کتک زدند، آنها را به زنجیر بستند و از دسترسی به حمام محروم کردند تا اینکه مجبور به پایان اعتصاب شدند.

“شما نمی توانید تماس تلفنی برقرار کنید. شاید دو بار در هفته به شما اجازه برقراری تماس را می دهند، اما حتی در آن زمان نیز به شما اجازه نمی دهند که درست صحبت کنید.”

وقتی می خواهید صحبت کنید، مدیر بند 9 آنجا می نشیند و می گوید عجله نکنید، صحبت نکنید، تلفن را قطع کنید شما وارد هستید، آنها بلافاصله تماس را قطع می کنند.”

یکی دیگر از زندانیان سیاسی سابق از دوران حضور خود در زندان زاهدان پس از سلول انفرادی و بازجویی در بازداشتگاه اطلاعات گفت.

آنها اسمش را گذاشتند سلول انفرادی، اما بیشتر شبیه قرنطینه بود. وقتی به زندان زاهدان می‌رسی، تا زمانی که به بند منصوب می‌شوی در آنجا نگه داشته می‌شوی.»

“این یک اتاق 12 متر مربعی بود که بیش از 20 نفر داشت و یک توالت برای همه داشت. پتو وجود نداشت و غذای یک نفره بین سه زندانی تقسیم می شد تا ما را گرسنه نگه دارد.”

بند ۹ که در زیرزمین زندان قرار دارد، شرایط بدتری نسبت به سایر بندها دارد. برخلاف برخی دیگر از زندان‌های ایران مانند زندان اوین تهران که شرایط نسبتاً بهتری را برای زندانیان سیاسی فراهم می‌کند، وضعیت بند ۹ وخیم است.

یک منبع به ایران وایر گفت که هوای بند خفه کننده است و آب گرم ندارد و زندانبانان سر و ریش زندانیان را به عنوان نوعی تحقیر می تراشند – بسیاری از زندانیان بند حتی قرآن را حفظ می کنند.

زندان زاهدان در نقض سیستمی حقوق زندانیان تنها نیست.

اطلاعات به دست آمده توسط ایران وایر حاکی از آن است که شرایط بازداشتگاه های وزارت اطلاعات واقع در پشت ستاد خبری شهر و دیگر بازداشتگاه ها در زاهدان نیز به همین ترتیب غیرانسانی و غیرقابل زندگی است.

یک زندانی سیاسی سابق شرایط یکی از سلول های بازداشتگاه وزارت اطلاعات را برای ایران وایر تعریف کرد.

سلول انفرادی که من در آن بودم یک اتاق دو در سه متری با تشک، پتو و توالت بود. سلول یک پنکه داشت که به طرز باورنکردنی سروصدا می کرد. وقتی می خواستی بخوابی، آن را روشن می کردند. تا مزاحم شما شود و شما را از استراحت باز دارد.»

این زندانی سیاسی سابق همچنین توضیح داد که بازداشتگاه اطلاعات زاهدان دارای سه بند عمومی است. بزرگترین آن به دلیل وجود ستونی در وسط اتاق، «هتل تک ستونی» نامیده می شود.

دوربین های مداربسته تمام بخش ها و سلول های انفرادی را زیر نظر دارند. حمام ها و دوش ها فاقد در هستند و زندانیان را مجبور به استفاده از حوله برای حفظ حریم خصوصی می کند.

اگرچه ممکن است غذا، بهداشت و مراقبت های پزشکی در این بازداشتگاه تا حدودی بهتر از زندان زاهدان باشد، اما عذاب جسمی و روحی آنقدر شدید است که بسیاری از زندانیان ترجیح می دهند به زندان زاهدان منتقل شوند.

«روزی نبود که کسی را نشنیده باشم

زندانیان را به صورت رو به پایین روی تخت فلزی که به آن «تخت معجزه» می‌گفتند می‌بست و با کابل‌های ضخیم برق به کف پاهایشان شلاق می‌زد.

آنها همچنین از تفنگ های شوکر استفاده کردند. به هر زندانی اجازه یک تماس تلفنی به زبان فارسی و تنها 30 ثانیه داده شد. آنها نتوانستند مکان خود را فاش کنند و فقط می‌توانستند بگویند، “من خوبم.”

یکی دیگر از زندانیان سابق که دو بار بازداشت شده است، به ایران وایر از محرومیت از خواب و دستشویی در دوران انفرادی خود گفت.

سلول پر از سوسک و مورچه بود و برای استفاده از توالت باید سلول را ترک می‌کردی. اغلب نگهبانان اجازه نمی‌دادند. نمی‌گذاشتند بخوابی و می‌گفتند تا زمانی که اجازه ندهند نمی‌توانی استراحت کنی. نمی دانستی ساعت چند است.

این منبع همچنین از کتک خوردن در حین انتقال برای بازجویی ها خبر داد.

آنها مدام به ما توهین می کردند، ما را وحشی خطاب می کردند و ما را تحقیر می کردند. بدون اینکه سر یا بدن شما به دیوار کوبیده شود، امکان بازجویی وجود نداشت.

یک شهروند زاهدانی که زمانی توسط واحد اطلاعات پلیس بازداشت شده بود، این زندان را با زندان سیدنیای سوریه مقایسه کرد. او به دروغ متهم به قتل شد و تحت شکنجه های وحشیانه قرار گرفت تا مجبور به اعتراف شود.

“ساعت 9 شب مرا برای شکنجه می بردند، آویزانم می کردند و با یک اسلحه شوک می کردند تا اینکه در آستانه مرگ قرار گرفتم. آنها به طور خاص گوش و بازوهایم را هدف قرار دادند. وقتی از هوش می رفتم مرا پایین می آوردند. ”

او تعریف کرد که چگونه زیر پایش اجاق گاز را روشن کردند تا اعتراف کنند.

او در مورد سلول انفرادی می گوید: «آنقدر کوچک بود که حتی نمی توانستم پاهایم را دراز کنم، فقط یک زیرپیراهن داشتم که از آن به عنوان سجاده نماز استفاده می کردم، صبح ها یک تکه کره به من می دادند. و مقداری نان، اما شکنجه باعث شد که نتوانم غذا بخورم.”

در نهایت تحت فشار شدید مجبور به اعتراف شد. او پس از محکومیت به اعدام و سپس آزادی با وثیقه پس از گذراندن دوران محکومیت خود، به ایران وایر گفت که بسیاری از زندانیان بند او بی گناه هستند و اعترافات آنها از طریق شکنجه گرفته شده است.

شرایط زندان وحشیانه بود، اما آن‌ها در بیرون چنان سختی را تحمل کردند که فقط برای خوردن غذا در داخل، شکرگزار بودند.»

وکلای حقوق بشر مکررا قوانین ایران را محکوم کرده اند که اعترافات را به عنوان مدرک اولیه در دادگاه تلقی می کند. آنها استدلال می کنند که شرایط بازداشت، شکنجه و اعترافات اجباری نتیجه مستقیم یک نظام حقوقی است که بر چنین اعترافاتی تکیه دارد.

بازداشتگاه ها و زندان زاهدان مدت هاست که در کانون نهادهای حقوق بشری قرار گرفته است.

اخیراً کمپین فعالان بلوچ از محرومیت گسترده زندانیان در زندان زاهدان از امکانات اولیه اولیه خبر داده است. این گزارش شرایط را “بحرانی” خواند و بر نبود پتو و گرمایش در زمستان تاکید کرد و زندانیان را در سلامت جسمی و روانی ضعیف قرار داد.

یکی از زندانیان گفت: خیلی بد است که آرزوی مرگ می کنیم.

Related Posts